| رابطه دولت، جامعه و فرد در دولت عثماني تشويق مردم به تأسيس موقوفه جات اينك سؤالي را ميتوان مطرح كرد؛ آيا دولت در نظام اجتماعي نقشي نداشته است؟ شكي نيست كه دولت سهمي در اين خصوص داشته است و علاوه بر احداث نهادهاي اجتماعي، در به كار انداختن آنها نيز اقدام ميكرده و نقش مشوق را بر عهده ميگرفته است؛ زيرا پادشاهان، اعضاي خانوادهي سلطنتي و شاهزادگان، در رأس واقفان قرار داشتند. ميدانيم كه سلطان ارورهان، از نخستين سلاطين عثماني، مدرسهاي در ايزنيك ساخت و درآمد هنگفتي وقف آن كرد. سلاطين بعدي نيز به نوبهي خود مساجد بزرگ، مجتمعها، بيمارستانها، عمارت خانهها و... ساختند، و شاهزادگان و دولتمردان با تأسي به آنان به احداث چنين مؤسسههايي همت گماشتند. هيچ كدام از پادشاهان و دولتمردان براي اين كار ديناري از خزانهي دولت برنميداشتند؛ اقدام آنان باعث ميشد كه افراد جامعه نيز تشويق شوند. امروز در هر قصبه و دهكدهي كوچك، شاهد تعداد فراواني موقوفه هستيم كه غالبا از اين طريق به وجود آمده است. رقابت مردم در امور خيريه رقابت مردم يك جامعه در امور خيريه، با توجه به فعاليتهاي امروزي، عجيب مينمايد؛ بدين جهت بعضي از پژوهشگران كه در زمينهي وقف به تحقيق برخاستهاند، احداث اين مؤسسهها را به دلايل مادي و حسابگرانه نسبت دادهاند. شك نيست كه اين موارد نيز در احداث موقوفهجات مؤثر بوده، ولي عاملي كه افراد را به احداث اين مؤسسهها سوق ميداده، دين و ايمان بوده است. دين و بويژه دين اسلام و عرف و عادات، مردم را به طرف فداكاري در راستاي خدمت به جامعه ميكشاند. در اسلام، كسب رضاي خدا بيش از هر چيز ديگر اهميت دارد، اهميت و ضرورت نيكي و شركت در امور خيريه در قرآن و احاديث بويژه مورد تأكيد قرار گرفته است؛ بدين جهت كسي كه ثروتش را وقف جامعه ميكند و يا بنايي در اين راستا احداث ميكند، علاوه بر كسب رضاي خدا، نامش نيز با اثري كه بر جاي گذاشته، جاودانه ميماند. البته حظي كه از اين احساس عايد ميشود، بينهايت مهم است. تيمارداري ديگران؛ سبب شركت در امور خيريه درخور يادآوري است كه جامعهي عثماني براي خوشگذراني و اسراف مساعد نبود. بعلاوه، احداث موقوفه بر احترام و اعتبار افراد در جامعه ميافزود و اين خود مردم را به تأسيس اين مؤسسهها تشويق و ترغيب ميكرد. در عين حال، دليل اصلي سوق مردم به سوي امور خيريه، اخلاق نوع دوستي است كه منبعث از دين ميباشد؛ اين اخلاق انسان را موظف ميسازد كه نه به خود، بلكه به اطرافيانش بينديشد. عوام، اين مطلب را با ضرب المثل زيباي «خدا، پنج به همسايه و سه به من بدهد» بيان ميكنند. بعضي از ويژگيهاي موقوفه جات موقوفهجات در نظام عثماني از استقلال اداري و مالي بهرهمند بودند. براي آنكه يك زمين و يا ملك غير منقول به صورت موقوفه درآيد، لازم بود شخصي بر آن تملك داشته باشد و عنوان ملك بر آن اطلاق گردد، و چيزي به صورت ملك درميآيد كه از سوي حكمران تمليك ميگشت. افراد ميتوانستند زمين و اموال غيرمنقول خود را با تعيين شرايط لازم، وقف و اهدا كنند. بعلاوه، موقوفهجاتي نيز وجود داشت كه اعضاي خاندان واقف از آن استفاده ميكردند و از آن با عنوان «وقف فرزندي» ياد ميشد. براي احداث يك مسجد، ساختمان يك مدرسه و يا تأسيس يك كتابخانه، و براي اينكه هر كدام از اينها بتواند نقش مهم موقوفه جات در حيات اجتماعي مدارس در رأس موقوفهجات قرار دارد. اگر نارساييهاي فعلي را در امر آموزش در نظر بگيريم، تحقق رسالت آموزشي در دورهي امپراتوري عثماني توسط موقوفهجات كه بدون كوچكترين استفادهاي از بودجهي دولت انجام ميشد، نشان ميدهد كه چه نقش عمدهاي بر عهدهي اين مؤسسهها محول بوده است. اگر وضع امرزو كه هزينهي دارو و درمان طاقت فرسا شده و امكانات دولت كفاف هزينههاي بهداشتي و درماني را نميدهد با وضع دورهي عثماني مقايسه كنيم درمييابيم كه جامعهي عثماني چقدر خوشبخت بوده است؛ زيرا افراد خير، هزينههاي معاينه و معالجه را در بيمارستانها و دارالشفاهايي كه از سوي سلاطين و بزرگان تأسيس شده بودند، تأمين ميكردند. علاوه بر تأمين سلامت انسانها، احداث موقوفهجاتي نظير «غرباخانهي لكلكان» جهت مداواي هر خدمت را نبايد از دولت انتظار داشت البته ما افتخار ميكنيم جزو ملتي هستيم كه چنين تمدني را بنيان گذارده است، ولي چه از نظر فردي و چه از نظر اجتماعي، به اندازهي اجدادمان به وقف و موقوفهجات توجه نميكنيم و حساسيت نشان نميدهيم. غالبا همه انتظار داريم كه همهي خدمات مورد نياز را دولت انجام دهد و آماده نيستيم كه از ثروت و دارايي خود چيزي در اين راه صرف كنيم. پي نوشت : 1-تيمار، تكه خاكي بوده است كه در دورهي سلاجقه و عثمانيان در ازاي كار و وظيفهي معين به افراد داده ميشد. درآمد حاصله از اين زمين سالانه از 3 تا 20 هزار تاقچه تجاوز نميكرد. (مترجم). منبع: ميراث جاويدان برچسبها: |