| المرأة والوقف كتابي است كه در سال 1427ق / 2006م در كويت به چاپ رسيده
است. اين اثر حاوي دو ويژگي است: يكي آنكه به موضوع وقف زنان پرداخته و
ديگر آنكه نويسندهاش زن است. نويسندة كتاب خانم ايمان محمّد حميدان است كه در سازمان اوقاف كويت به خدمتمشغول است و در اين سازمان مسئوليتهاي گوناگوني داشته است. وي در مقدمة كتاب بر اين عقيده است كه زن و وقف رابطة دو سويه داشتهاند: از يك سو زنانبه وقف اموال خود در امور خيريه پرداختهاند و از سوي ديگر با موقوفاتي مواجهيم كه براي رشد و تعالي زنان و رفع مشكلات آنان انجام شده است. نويسنده پس از مقدمه، وقف را تعريف كرده و انواع آن را از قبيل وقف بر خانواده، وقف در امور عمومي و خيريه برميشمارد و اشارهاي كوتاه به تاريخ وقف در يونان، مصر قديم، عرب پيش از اسلام، دورة اسلامي و وقف در تمدن جديدميكند. پس از بيان مطالب كلي، مباحث اصلي كتاب در چهار بخش و يك خاتمه و يك پيوست سامان يافته است كه عناوين بخش ها عبارت است از: يك. موقوفات زنان در دورههاي اسلامي؛ دو. موقوفات براي زنان در دورههاي اسلامي؛ سه. موقوفات زنان كويتي؛ چهار. موقوفات كويتيها براي زنان؛ در بخش اول نمونههايي از موقوفات زنان را در چهار حوزه بدين شرح بيان ميكند. الف. ساخت و نگهداري مساجد؛ ب. خدمات پزشكي؛ ج. خدمات آموزشي؛ د. خدمات اجتماعي؛ در قسمت ساخت و تعمير مساجد از شش مورد موقوفه ياد ميكند كه فهرست آن چنين است: 1. ساخت مسجد خفافين در عراق، توسط زمرد خاتون همسر المستضيء بأمر الله در دورة عباسي؛ 2. ساخت مسجد جامع عُقبة بن نافع، در قَيرَوان به دست سيده فاطمه (م 420ق)؛ 3. ساخت مسجد بزرگ فاطمه خاتون، توسط فاطمه خاتون دختر محمّد بيك بن سلطان (م 974ق)؛ 4. نگهداري جامع الازهر در مصر، كه از 163 فقره وقف بر جامع الازهر، 48 مورد توسط زنان انجام شده است؛ يعني 44/29 %، ولي از نظر حجم موقوفهها 75/47% موقوفات از سوي زنان بوده است. 5. بازسازي و تعمير مسجد جامع قَرَويين در فاس، توسط فاطمه دختر محمّد الفهري؛ 6. احداث مسجد جامع در فاس، توسط مريم دختر محمّد بن فهري؛ در قسمت خدمات پزشكي از زناني ياد ميكند كه به تأسيس و احداث بيمارستان و وقف آن براي بيماران همت كردند. از زنان دورة عباسي مادر سلطان مراد سوم، مادر سلطان عبد المجيد، سلطانه حفيظة و سلطانه توريانه را نام ميبرد. از دورة عثماني همسر سلطان سليمان قانوني را نام ميبرد كه بيمارستان كودكان را تأسيس و وقف كرد. از اميره عين الحياة و هدي شعراوي در مصر ياد ميكند كه عين الحياة بيمارستان تخصصي براي كودكان بنا كرد. همچنين از قوت القلوب دمرداش در مصر نام ميبرد كه بيمارستان دمرداش را در مصر ساخت. زهيره عابدين نيز در مصر در دهة پنجاه قرن بيستم مركزي براي درمان روماتيسم قلبي كودكان بنا كرد. در تونس اميره عزيزه بنت احمد (م 1080ق / 1669م) تمام اموال خود را وقف كرد و بيمارستان «صادقي» (با نام فارسي) را ساخت. در قسمت آموزش از تأسيس مدارس و وقف كتب توسط زنان ياد كرده، به اين نمونهها اشاره ميكند: 1. وقف مدرسة بشيريه در بغداد توسط همسر المستعصم؛ 2. موقوفة زمرد خاتون همسر المستضيء بأمر الله براي طلبههاي مهاجر؛ 3. ساخت مدرسة معتصميه در بغداد توسط شمس الضحي نوة صلاح الدين ايوبي؛ 4. ساخت مدرسة شامية بَرّانيه و مدرسة شامية جَوّانيه در دمشق توسط سِتّ الشام دختر ايوب بن شادي (م 614ق / 1217ق)؛ 5. ساخت مدرسة شمسيه توسط دختر سلطان ملك منصور نورالدين (695ق / 1296م)؛ 6. ساخت مدرسة سابقيه توسط مريم دختر شيخ شمس الدين بن عفيف (713ق / 1313م)؛ 7. وقف يك كتابخانه براي طلاب حنبلي در مكه توسط فاطمه دختر حمد الفضيلي (1200ق / 1786م)؛ 8. ساخت مدرسة صولتيه در مكه توسط صولت نسا بيگم در سال 1292ق؛ 9. ساخت مدرسة دار الحنان توسط عفت ثَنَيّان همسر ملك فيصل در سال 1375ق / 1955م؛ 10. ساخت مدرسة عادليه در بغداد توسط عادل خاتون دختر احمد پاشا والي بغداد در سال 1168ق / 1756م؛ 11. تكميل دانشگاه قاهره توسط اميره فاطمه بنت اسماعيل؛ وي 661قطعه از 3357 قطعه زمينهايش را براي تكميل دانشگاه وقف كرد و 40% عوايد سالانة آنها را به دانشگاه اختصاص داد. همچنين قصر خود را به دانشگاهواگذار كرد كه امروزه موزة كشاورزي در آن قرار دارد؛ 12. چاپ كتاب با سرماية قوت القلوب دمرداشي و جايزة مخصوص براي اديبان كه نخستين آن را نجيب محفوظ دريافت كرد؛ 13. ساخت مدارس و خوابگاه دانشجويي توسط زهيره عابدين؛ 14. ساخت دو مدرسه در بخارا توسط مادر هلاكوخان. در قسمت خدمات اجتماعي به معرفي نمونههاي ذيل از لابلاي تاريخ اسلامي پرداخته است: 1. حفصه همسر پيامبر زيور آلات خود را براي لباس زنان آل خطاب وقف كرد؛ 2. اسماء دختر ابوبكر خانهاش را وقف كرد؛ 3. ام حبيه زميني را براي غلامان و نسلهاي آنان وقف كرد؛ 4. زبيده همسر هارون الرشيد باغها و بستانهاي حنين را خريد و وقف حاجيان كرد؛ 5. خاتون مادر متوكل براي بازسازي نهرهاي سرازير شده به عرفات اموالي را اختصاص داد؛ 6. سِتّ هانم دختر علي حسن در سال 1930م در مصر اموالي را براي خادم نمازخانه و آبگاه مسافران قرار داد؛ 7. همسر سلطان سليمان اموالي به حجاز فرستاد؛ 8. عين الحياة و فطومه در سال 1912، زمينهاي فراواني را براي پذيرايي از ميهمانان وقف كردند؛ 9. جليله طرسون همسر احمد زكي پاشا مركزي را براي آموزش و پروش دختران يتيم در سال 1927 به نام «ملجأ السِّتّ جليله» ساخت؛ 10. هدي شعراوي كارخانهاي براي اشتغال جوانان تهيدست و يتيم ساخت؛ 11. حنيفه هانم موقوفاتي براي ازدواج بيوگان قرار داد؛ 12. جوهره دختر فيصل از شاهزادگان آل سعود، اموالي را براي زيورآلات و لباس عروسي وقف كرد؛ 13. ستيته دختر سالم نمرسي اموالي براي شوهرش وقف كرد به شرط آنكه ازدواجي ديگر نكند. در كشور مغرب از 1293 موقوفه، مواردي كه واقفان آن شناسايي شدهاند 231 مورد از مردان و 97 مورد از سوي زنان بوده است. در بخش دوم به نمونههايي از موقوفات براي بهرهوري و منفعت زنان اشاره ميكند: 1. زبير خانهاش را براي خانوادهاش وقف كرد و گفت دختران مطلقه ميتوانند تا زمان ازدواج در آنجا ساكن باشند؛ 2. از دورة عثماني دو موقوفة بزرگ براي ازدواج دختران بي بضاعت موجود است؛ 3. صلاح الدين ايوبي در دمشق در هفته دو روز شير و شربت بين مادران بيبضاعت توزيع ميكرد؛ 4. موقوفهاي موجود است براي جايگزيني ظرفهايي كه به دست كلفتها ميشكند؛ 5. اسماعيل رفعت در سال 1867ق مجتمعي براي زنان تهيدست ساخت. در بخش سوم از موقوفات زنان كويتي ياد ميكند و اين موارد را برميشمرد: 1. مريم دختر عثمان القناعي، خانهاش را در محلة مسجد العبد الإله براي دخترش و دودمان او وقف كرد؛ 2. شيخه دختر عبد اللّه بن غانم، خانهاش را در محلة مطبّه براي فرزندان خليفه دبّوس وقف كرد؛ 3. لطيفه دختر كليب الحضير، خانهاي با سه مغازه براي دودمان سلطان بن كليب وقف كرد؛ 4. ملكه دختر محمّد الغانم، مسجد القطامي را ساخت و دو خانه براي حفظ قرآن و محل سكونت امام جماعت ساخت؛ 5. آمنه بنت علي، خانهاي در محلة مطبه براي امور مسجد ابن بشر الرومي وقف كرد؛ 6. ساره بنت برجس، نصفه خانهاش را براي مسجد ساير وقف كرد؛ 7. بزه دختر غانم، باغي را براي امام جماعت مسجد ابو الخليفه وقف كرد؛ 8. عبده بنت سلمان، خانهاش را براي اطعام نيازمندان وقف كرد؛ 9. رقيه دختر محمّد العدساني، پنج مغازه براي اطعام بينوايان وقف كرد؛ 10. لطيفه بنت محمّد الشمالي، خانهاش را براي خواندن نماز و روزه و قرآن و قرباني وقف كرد؛ 11. هيا عبدالرحمن، ساختماني را براي اطعام نيازمندان و افطار روزهداران ماه رمضان وقف كرد؛ 12. شريفه دختر جبر غانم، خانهاي را براي لوله كشي و اطعام وقف كرد؛ 13. نوره حسين يوسف، يك سوم اموالش را براي امور خير و حفر چاه و ساخت مسجد وقف كرد؛ 14. ميثه دختر مصبح، در سال 1263ق غلام و كنيزش را آزاد كرد و خانهاي را وقف آنان ساخت؛ 15. حفصه دختر شيخ حمود الجسار، در سال 1292ق/ 1875م كنيز خود زعفران را آزاد كرد و خانهاش را براي امور خير وقف كرد؛ 16. سبيكه دختر محمّد السميط، در سال 1340ق / 1921م اموالي را براي امور خير وقف كرد؛ 17. شيخه موضي المبارك، در سال 1374ق / 1955م يك سوم اموالش را براي امور خير وقف كرد؛ 18. منيره احمد محمّد العويصي، در سال 1403ق / 1983م يك سوم اموالش را براي عقب افتادهها وقف كرد؛ 19. موضي سلطان عيسي، در سال 1416ق / 1997م حدود پنجاه هزار دينار كويتي براي كمك به دانشجويان اختصاص داد؛ 20. دلال عبداللّه عجيل، حدود بيست و پنج هزار دينار كويتي در سال 1422ق / 200م وقف مبلغان ديني كرد؛ 21. فاطمه دختر احمد الحجيلي، خانهاش را در سال 1285ق / 1868م وقف مشترك كرد [وقت خانواده و امور خيريه]؛ 22. نهيه دختر مرزوق، خانهاش را در سال 1299ق/ 1882م وقف مشترك كرد. وقفنامههاي برجاي مانده نشان ميدهد زنان خود متكفل تمام امور وقف ميشدند: از خريد و فروش گرفته تا رفتن نزد قاضي براي وقف و غيره. تحليلي كه دبيرخانة موقوفات كويت از آمار موقوفات ارائه داده جالب است: از 549 فقره وقفنامه در كويت، 481 مورد جنسيت واقفان آن معلوم است. از اين تعداد 256 فقره توسط مردان و 225 فقره توسط زنان انجام گرفته است. يعني 47%از آن زنان و 53% از آن مردان است. از موقوفات زنان 80 % براي امور خيريه، 89/8 % وقف براي خانواده، 89/4% وقفبراي مساجد و 22/6% وقف مشترك است، و حال آنكه در موقوفات مردان، 28/63 %وقف براي امور خيريه، 7/20% وقف براي مساجد، 98/8% براي خانواده و 03/7% براي امور مشترك وقف شده است. (به جدول زير بنگريد)
نويسنده در خاتمه نكاتي را كه از لابهلاي گزارش نمونهها به دست ميآيد درشش بند متذكر شده است كه به اجمال عبارتند از: احساس مسؤوليت اجتماعي زنان، ديد گستردة زنان در وقف، اولويت دادن به مسائل اجتماعي در موقوفات. در پيوستها، بيست تصوير از وقفنامه را به صورت رنگي آورده است. نقد و ارزيابي 1. إسهام المرأة في وقف الكتب في منطقة نجد، دلال بنت مخلّد الحربي، رياض، مكتبة الملك فهد الوطنية، 2001م؛ 2. أوقاف النساء: نماذج لمشاركة المرأة في النهضة الحضارية، ريهام أحمد خفاجي، دراسات للحالة المصرية في النصف الأول من القرن العشرين، 2003م؛ 3. سيرة الواقفين و الواقفات، عطاء سجل، كويت، الأمانة العامة للأوقاف، 2002م؛ 4. نشاط المرأة الكويتية من خلال وثائق الوقف، فيصل عبد اللّه الكندري، المجلة العربية للعلوم الإنسانية، مجلد 20، ش 78، 2002م. از اين رو نويسنده ميتوانست برپاية كتب ياد شده و اطلاعات موجود در سازمان اوقاف كويت آمارهاي بيشتر و دقيق-تر به همراه تحليلهاي مناسب ارائه كند. 2. مطالب كتاب چنانكه در ابتدا آورديم در چهار بخش و يك خاتمه و پيوستها سامان يافته است، ولي مع الاسف نويسنده اين نظم را در كتاب اعمال نكرده و مطالب به صورت معلق و در كنار هم آورده شده است. مناسب بود در مقدمه براي كتاب چهارچوب معرفي ميشد و مطالب در آن قالب عرضه ميگرديد. 3. عنوان كتاب عام است ولي معظم كتاب (از صفحه 47 تا پايان كتاب صفحة 127) به وقف زنان كويتي اختصاص دارد. 4. در قسمت موقوفات زنان به صورت عام، هيچ آمار كلي ارائه نشده و نيز ملاك گزينش هم بيان نشده است؛ از اين رو تحليلي نيز در اين قسمت به چشم نميخورد. 5. در قسمت مربوط به موقوفات زنان كويتي مناسب بود ابتدا آماري كلي از موقوفات در كويت و تعيين تعداد موقوفات زنان و نيز ملاك گزينش مطالب بيان ميشد. با اين همه در مجموع ميتوان اين كتاب را گامي در معرفي موقوفات زنان و نقش تمدني زنان مسلمان به حساب آورد. منبع:فصلنامه وقف ميراث جاويدان ش 71 برچسبها: |