| چكيده: در روزگاران قديم، داشتن زور و اسلحۀ بيشتر يا پيشرفته تر، موجب سيطره وسلطه بود. اما امروزه اطلاعات، اين نقش را بر عهده گرفته و هركس اطلاعات افزون تر داشته باشد، مسلط تر و سلطه افزون تري بر اوضاع دارد. اطلاعات، دانايي و دانسته هايي است كه از طريق اسناد و مدارك يا رسانه ها به دست مي آيند و مبادله مي-شوند. بنابراين اسناد و مدارك در انواع مختلف، مثل تاريخي، صنعتي، علمي، ديني، سياسي، اجتماعي جايگاه بي بديل و كارآمد، در موفقيت فرد؛ نظام و تشكل ها در رقابت ها و جدال هاي كنوني بر عهده دارد. اسناد و مدارك اوقافي نيز، اهميت فوق العاده دارد، زيرا به واسطه اين اسنادتحولات و فرآيند فرهنگ، علوم و ديگر جوانب مدني و تمدني يك ملت اثبات مي شود؛ به وسيله اسناد و مدارك اوقافي، هزاران قطعه موقوفه منقول و غير منقولرا مي توان اثبات كرد، مباهات و حيثيت يك ملت با همين اسناد نشان داده مي-شود و بالاخره اثبات دهها گونه از اين متغيرها با استفاده از مدارك اوقافي به راحتي امكان پذير است. تا پيش از شكل گيري مركز اسناد و مدارك ملي ايران، هيچ نهادي عهده دار اسناد و مدارك وقفي نبود و اغلب، روحانيون و افراد متنفذ هر محله، اسناد اوقافي را در صندوقچه يا زير قرآن جمع آوري مي كردند. و معمولاً پس از فوت اين فرد، همه اينها دور ريخته مي شد. اما در دوره عثماني و تاريخ تركيه به اسناد و مدارك اوقافي اهتمام ويژه قائل بوده و اينها را جمع آوري و نگهداريكرده اند. مقاله حاضر، چگونگي نگهداري، طبقه بندي، نهاد متصدي بايگاني اسناد اوقافي را گزارش مي كند. با اين هدف كه تجربه و درس آموزي براي ايرانيان باشد. هركس به تركيه كنوني سفر كرده باشد و در آثار باقي مانده از عهد عثماني تأمل نمايد و حتي درباره آثار و اماكن ديدني و جهانگردي دقت كند، تركيه را كشور موقوفات مي يابد. پيش از اين، كساني تركيه را كشور پر مأذنه يا كشوري با هزاران مسجد توصيف كرده اند؛ اما مهمتر اين است كه تركيه را، سرزمين موقوفات نام گذاري كنيم. اكثر و اغلب موقوفات تركيه يادگار و ميراث دوره عثماني است. حكومت عثماني خود را خالق اسلام و تداوم خلافت بغداد مي دانست.همانگونه كه خلافت بغداد، يعني دوره عباسيان، تمدن اسلامي در بخش عربي تولد و توسعه يافت. در دوره خلافت عثماني، تمدن اسلامي در بخش ترك گسترش يافت و تمدني عريض و طويل و بسيار پهناور را شاهديم. تمدن عثماني مرهون هزاران، بلكه ميليون ها وقفياتي است كه نيكوكاران و ديگر اقشار مردم براي توسعه علوم، مدنيت و فرهنگ و تمدن سرزمين خود داشته اند. اما تركيه كنوني ميراث بان وقف هاي آن دوره هم هست و توانسته سنت وقف را تداوم داده و توسعهكشور را بر اساس وقف اسلامي و موقوفات تعريف كند. مهمتر از موقوفات، اسناد و مدارك موقوفات است. ارزش اسناد ومدارك موقوفات مثل وقف نامه ها، مجلات وقفي، دفاتر ثبت موقوفات و غيره از خود موقوفات قطعاً بيشتر است چون از طريق اين اسناد، موقوفات اثبات مي شود و پژوهشگران ومديران اجرايي فقط به وسيله اين اسناد به اطلاعات درباره ابعاد و جوانب موقوفات پي مي برند. متأسفانه در ايران، از قديم مردم وقف را مخفي كرده اند و اگر سندي داشتند در خفاء نگهداري مي كردند و هيچ گاه اين رويه نبوده كه اسناد وقفي را جمع آوري و در معرض ديد عمومي و همگان قرار دهند. امپراتوري عثماني حدود چهار سده به بخشهاي مهمي از جهان اسلام سيطره داشت. در واقع مناطق اصلي جهان اسلام مثل مكه، مدينه، نجف اشرف و كربلا زير سلطه اين دولت بود. اين شهرها كانون هاي اصلي ترويج اسلام يا شيعه و شامل عتبات فراوان و محل زيارت ميليون ها زائر در هر سال مي باشد و به اصطلاح قطب هاي مذهبي اند. به همين دليل موقوفات فراواني در اين شهرها موجود است. دولت عثماني موقوفات موجود در مكه و ديگر شهرها را ثبت كرده و اسناد آنها را نگهداري كرده است. يكي از ويژگي هاي ممتاز عثماني ها، اهتمام به اسناد بود. در واقع اينكه هنوز موقوفات در تركيه به رغم لائيك شدن نظام سياسي و اجتماعي، رونق دارد واز كارايي و كارآمدي فوق العاده اي بهره مند است، به دليل اهتمام ترك ها به ضبط اسناد موقوفات مي باشد. اين مقاله همچنين، به بررسي جوانب اسناد وقفي عثماني مي پردازد. به اين اميد كه راهگشاي مديران اوقافي، خيّرين و وقف گزاران ايراني باشد. حفظ اسناد: دولت عثماني توجه و اهتمام فراوان به نگهداري و بايگاني و حفاظت اسناد داشت. به طوري كه هم اكنون يكصد و پنجاه ميليون سند در بخش آرشيو امپراطوريعثماني در مركز اسناد تركيه موجود است. اين اسناد بسيار دقيق و قاعده مند بايگاني و طبقه بندي و چيده شده اند .(1) سلطان مصطفي سوم (حكومت: 1757-1774م) نخستين كسي بود كه به نگهداري اسناد فرمان داد. در شرايطي كه مأمورين حكومتي خواستند صدها تُن سند را جابجا كنند و دفاتر ديوان همايوني مثل دفتر معاهدات، دفاتر نامه هاي همايوني، دفاترشكايات را به پادگاني در شهر باباطاغي منتقل كنند و احتمال تخريب يا انهدام برخي مجموعه ها بود، سلطان مصطفي، در فرماني به حفظ، تأمين امنيت و نگهداري آنها تأكيد كرد و چنين نوشت: عَلَيْكُمْ بِتَعيْيِنِ الْمُوَظَّفين لِلسِّيْرمَعَ صَنادِيقِ الدَّفاتِر وَأَيّا مِنْكُمْ كانَ القَضاء داخِلاً تَحْتَ اِدارَتِهِ فَعَلَيْهِ بِمُراعاةِ اَن تَحُطَ تِلْكَ الصَّنادِيق في مَحَلاّتِ آمِنَة وَ يَضَعَ عَلَيْها الْحُرّاس فِي اللَّيْل وَ أنْ يُحيطَها أثْناءَ الطَّريق أَيْضاًبِما يَكْفي مِنَ الْأَدِلَةِ وَ الْحُرّاسِ الْأكْفاء حَتّي تَمْضي سالِمةً آمِنةً، وَ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا القُضاةِ وَ الْأَعْيانِ الْأَشْراف فِي القَصَبةِ الْمَذْكُورَة أَنْ تَتَقيَّدُوا بِالْحِفاظِ عَلَي الدَّفاتِرِ الْمَذْكوُرَة وَ الْاِهْتِمام بِها، فَهِيَ بِمَثابَةِ خُزّانَةِ الدُولَة الْعِلّيَة، وَذلِكَ هُوَ الْواجِبُ عَلَيْكُمْ وَ الْمَطْلُوبُ مِنْكُمْ، فَلَوْ حَدَثَ وَ الْعَياذُ بِاللهِ تَعالي أَنْ تَعَرَضَتْ وَرَقَةً مِنْها لِضَرَرٍ أَوْ مَسِّ حَرْفٍ مِنْها خَطَأً فَعَلَيْكُمْ أَنْ تُدْرَكُوا بِحَقِّ أَنَكُمْ لَنْ تَكُونُوا قادِرِينَ عَلَي الْجَواب، وَ مِنْ ثَمَّ فَعَلَيْكُمْ بِوَضْعِ الدَّفاتِرِ الْمَذْكُورَةِ داخِل مَبْني حُجْري سَليم وَ مصُوُن داخِلِ الْقَصَبَةِ، وَ سُرْعَةِ الْكِتابَةِ اِلَيْنا وَ اِعْلامنا بِأَنَّها فِي الْحِفْظِ وَالصَّوْن. (2) اينكه در اين فرمان آمده كه اين اسناد سرمايه ملي و مثل طلا و جواهرات در خزانه دولتي است، نشانگر ذكاوت و فكر باز و مآل انديش اين پادشاه است. معروف است كه مركز اسناد و آرشيو شهر بورصا ( پايتخت دولت عثماني اول) به هنگام حمله تيمورلنگ به اناتولي، برخي از اسناد به ويژه اسناد درباره موقوفات از بين رفت ولي گزارش ديگري درباره انهدام، نابودي يا تخريب سند يااسنادي وجود ندارد. (3) دولت عثماني از ابتدا قوانين و آيين نامه براي كارمندان ادارات آرشيو وضع كرد. براي مثال، قانوني وضع كرد كه مخازني مخصوص بايگاني اسناد با سنگ هاي مقاوم در همه ادارات بسازند تا در مقابل حوادث استحكام لازم را داشته باشند.(4) نيز قوانين ديگري تصويب كرد كه همه ادارات را موظف مي كرد كه يك برگه از كارهاي خود را به بخش بايگاني اداره بسپارند. و اين برگه ها از نظركاغذ و ماده نوشتاري مثل مركب قلم و ديگر شرائط بايد ماندگاري و شرائط ويژه داشته باشد و به زودي فاسد نشود يا از بين نرود. دربار عثماني همان تدبيرهايي كه براي خزانه مالي پولي داشت و ساختمان، سازمان مديريتي و ديگر شرائط را فراهم مي آورد تا خزانه مالي پولي كشور آسيب نبيند، براي خزانه و مخازن اسناد هم اجرا كرد تا اين اسناد در طول تاريخ بماند و نسل هاي آينده با مطالعه اين اسناد از همه اين وقايع و حوادثامور مطلع شوند. در مقايسه با دولت صفويه كه در همسايگي عثماني، در ايران مستقر بود، مثلاً اگر بخواهيم درآمد موقوفات را در دوره شاه سلطان حسين در اصفهان بر پايه اسناد مطالعه كنيم، چنين امكاني وجود ندارد. ولي درباره هر موضوع كوچك و بزرگ عثماني مي توان بر اساس اسناد باقي مانده مطالعه كرد و به نتيجه رسيد.به ويژه درباره موضوعات وقفي و موقوفات عثماني و اسناد و مدارك سودمندي بهدست ما رسيده و هر مسأله و نكته تاريخي، حقوقي و غيره را مي توان به دست آورد. اگر پادشاهان صفوي، مثل خلفاي عثماني داراي چنين ذهنيت و ديدگاه بودند، هربرگه سند، حتي برگه هايي كه در آن روزگار ارزش چنداني نداشت، جمع-آوري و بايگاني مي كردند، امروزه ايران، خزانه پربار و بسيار ارزشمند ملي در اختيار داشت. خزانه اي كه ارزش آن بسيار زياد بود و امكان نداشت ارزش مادي و معنوي آن تعيين شود. و مهمتر اينكه حوادث و وقايع وقفي در روزگار صفوي را مي توانستيم بررسي كنيم و مهمتر از آن، اينكه بسياري از موقوفاتي كه سود جويان تغيير كاربردي داده و به تملك خود در آورده اند، قابل برگشت بود. حادثه ديگري در دوره عثماني به وقوع پيوست كه بسيار مهم بود. پادشاهان و سران عثماني در سفرهايي كه به كشورهاي اروپايي داشتند، به اين فكر افتادند كه سازمان اسناد امپراطوري را تجديد و نوسازي كنند و بر كارآمدي آن بيفزايند. به همين دليل از تجارب اروپائيان و كارشناسان اروپايي استفاده كردند و در سال 1845م بناي مركز اسنادي جامع و كارآمد پي ريزي شد. البته مقدمات كار از 1837م فراهم آمده بود ولي از 1845م رسماً كار سازمان جديد آغاز شد و راه اندازي برخي بخش ها تا 1914م طول كشيد، در سازمان جديد جايگاه ويژه اي براي اسناد و مدارك وقفي منظور كرده بودند.(5) متأسفانه در همين زمان ايران در خواب بود و پادشاهان ايران وقتي به اروپا مي رفتند به جاي تجربه اندونزي در فكر خوش گذراني بودند. انواع دفاتر و ثبت امور اوقافي امروزه به جاي آن دفاتر، برنامه هاي رايانه اي هست و هر برنامه، ويژه مطالبي خاص است. با مطالعه گسترده دفاتر مختلف، جاهايي كه وقف ثبت شده شناسايي و معرفي خواهند شد. اين بخش به معرفي دفاتري كه به نحوي به وقف پرداخته و عمليات وقفي را منعكس كرده اند، مي پردازيم. امروزه در هر اداره و سازمان دبيرخانه اي است كه موظف به ثبت انواع مختلف عمليات كارمندان، مراجعه كنندگان و نيز ضبط و نگهداري و بايگاني همه اسناد است. البته اكنون تمامي عمليات دبيرخانه اي در برنامه هاي رايانه اي ثبت، ضبط و بايگاني مي شود. اما در دوره عثماني، نظام نسبتاً پيشرفته اي ابداع كرده بودند و با دقت هرگونه اقدام در عرصه وقفي در دفاتر خاص ثبت مي شد. اكنون به معرفي اين دفاتر مي-پردازيم. در تمامي دوائر دولتي و حتي نهادهاي خصوصي و غير دولتي مثل امامت مسجد، تمامي عمليات وقف در سه نوع دفتر ثبت ميشد: مفصل، اجمالي، ثبت روزانه. نخستين دفتر ثبتي متعلق به تاريخ 835 ق/ 1432م است. مطابق آمارهاي منتشره، اين دفاتر هزاران برگ اسناد را، تا قرن شانزدهم ميلادي در بر ميگيرد. فقط اراضي وقفي استثناء بود و هرگونه زمين موقوفه در دفتر اراضي وقفي ثبت ميشد.(6) در باب همايوني ] كه همان دربار است و صفويه به تقليد از عثماني دربار خود را عاليقاپو (درب، درگاه بزرگ) نام نهادند، و در دوره پهلوي نام آن را، بهدربار تغيير دادند.[ ديوانخانهاي مستقر بود كه همه روابط و تعاملات دربار را ثبت و ضبط ميكرد. باب همايوني مثل نهاد رياست جمهوري در اين دورهاست و ديوانخانه مثل دبيرخانه نهاد ميباشد. در اين ديوانخانه، دفتر ديوان همايوني و دفتر مهمّه مستقر بودند. مواردي مثل مسايل و فرمانهاي مرتبط به امور نظامي و ارتش در دفاتر مهم ثبت ميشد. همچنين عمليات اداره اوقاف به طور منظم در دفاتر مهمّه ثبت و ضبط ميشد. (7)مطابق تقسيمات كشوري، كه قلمرو امپراطوري عثماني به مناطقي مثل حلب، استانبول، اناضول و الجزاير تقسيم ميشد، براي هر منطقه يك دفتر مهمه ويژه وجود داشت و تمامي عمليات مرتبط به هر منطقه در دفتر مهمه خاص همان منطقه ثبت شده است. نكته مهم اين كه: احكام مرتبط به حرمين شريفين يعني مكه مكرمه و مسجد نبوي (ص) در مدينه در دفاتر مهمات استانبول ثبت شده است. چون اين شهر مركزيت داشت. نيز مسائل و احكام مرتبط با موقوفات در دفاتر مهمات استانبول ثبت شدهاست. مجموعه دفاتر استانبول 26 جلد است و از 1155 + 1328ق / 1742– 1910م را به ترتيب زماني و تاريخي پوشش ميدهد. (8) شام شريف يا منطقه شامات هم دفاتر مهمه خاص خود را داشت و مسائل و احكام دمشق، به ويژه موقوفات شهر دمشق كه بسيار است، خصوصاً موقوفات متعلق به مسجد اموي كه فراواناند، در دفاتر مهمه شام شريف ثبت شده است. تعداد اين دفاتر 9 جلد و بين سالهاي 1155ق تا 1326ق را پوشش ميدهد. اين دفاتر به ترتيب زماني مرتب و منظم شدهاند. طرابزول يكي از استانهاي عثماني است و شهرهاي زيادي مثل كموشخانه، بافره، چارشنبه، صامسون را شامل ميشد. اين استان هشت دفتر با عنوان «دفاتر احكام طرابزول» دارد. نيز از شهري به نام وقف نام برده شده كه احكام و مسايل آن در اين دفاتر گزارش شده است. شماره رمز اين دفاتر 989 است. در اين نظام پيشرفته دفاتري به نام «دفاتر الطوائف غير المسلمة» وجود دارد كه به شؤون يهوديان، مسيحيان، سريانيها و هر طائفه ديگر غير مسلمان ميپرداختند و همه رخدادها و مسايل آنها را ثبت و ضبط ميكردند. اين دفاتر چند زيرمجموعه داشت: يكي دفتر كنائس و معابد و دوم دفتر مؤسسات ديني آنان است. نيز براي هر استان و شهر مثل موصل، يمن، جبل لبنان يك دفتر مخصوص وجودداشت. با توجه به اينكه بسياري از معابد و مؤسسات وقفي بودند، از اينرو اكثر اوراق اين دفاتر به مسايل اين موقوفات اختصاص داشت. دربار خلافت عثماني، يك بخش اداري به نام ديوان همايوني داشت. اين اداره غير از اينكه دفاتري به نام دفاتر ديوان همايوني دارد، دفاتر ديگري به نام «دفاتر في شؤون مختلفة و متنوعة» هست كه چرخهها و عمليات كارهاي جاري را ثبت و ضبط ميكرد. اين اداره، وظايف بسيار و متنوع داشت و بسيار گسترده بود. از اينرو غير از دفاتر خاص چندين دفتر متفرقه هم داشت. چند دفتر از اين دفاتر به اوقاف اختصاص دارد. يك دفتر درباره چرخه فعاليتهاي اداري در موقوفات سلطان سلسبيان در استانبول و دفتر ديگري به خدمات مدرسين قرآني، كتابداران، مؤذنها و ديگر خادمان مذهبي و فرهنگي كه از منابع وقفي تأمين ميشود. پرداخت حقوقها، ميزان حقوق و ديگر مسايل مرتبط به حقوق ماهانه ايناقشار از اوقاف، با دقت ثبت شده است. (9) پي نوشت ها : 1 . دليل الارشيف، ص3. برچسبها: |