جلسات درس خارج ايشان مملوّ از طلّاب سطوح عالي بود كه براي انجام وظيفه به تهران آمده بودند و از فضاي علمي قم فاصله داشتند.
اين جلسات آنقدر مفيد و كمنظير بود كه بسياري از فضلا را به خود جذب كرد و حسرت دوري از فضاي علمي قم را به رضايت و شكرگزاري شركت در اين جلسات علمي تبديل نمود.
آيت الله مجتبي تهراني در سال ۱۳۱۶ ه.ش در خانوادهاي از اهل علم، معرفت و شهادت در تهران به دنيا آمد. پدر ايشان مرحوم آيتالله ميرزا عبدالعلي تهراني،از شاگردان مرحوم حاجشيخ عبدالكريم حائري يزدي، فقيهي مجاهد و عارفي سترگ بود كه در زمان تاريك حكومت پهلوي اوّل، با همراهي و رفاقت مرحوم آيتالله شاهآبادي بزرگ، به اقامة جماعت در مسجد جامع بازار تهران مشغول بود و در امر تربيت نفوس مستعدّ و راهنمايي سالكان الياللهتعالي اهتمام ويژه داشت.
وي طبق رسم تمامي خاندانهاي علم و معرفت، تحصيل در علوم ديني و اشتغال به علوم حوزوي را از دوران كودكي آغاز نمود و در امر تحصيل علوم، جدّيت فوقالعادهاي داشت.
ايشان با هدايت و ارشاد والد بزرگوار خود، براي مدّت چهار سال به مشهد مقدّس مهاجرت كرد و در سايه الطاف حضرت عليبنموسي الرّضا(ع)مشغول به گذراندن سطح گرديد و از محضر اساتيد برجستهاي چون اديب نيشابوري بهره برد. سپس به قم مهاجرت كرد تا در حوزه نوپاي آن ديار، كه به تازگي تمامي اهل علمِ جهان تشيّع را بهسوي خود جذب ميكرد، حضور يابد و سطوح عالي دروس حوزوي را نيز به اتمام برساند.
اين عالم وارسته با جدّيت و پشتكار بسيار، دروس سطح را بهسرعت تمام كرد و در سنين نوجواني به محضر علمي بزرگاني چون امام خميني، مرحوم آيتاللهالعظمي بروجردي،آيتاللهالعظمي گلپايگاني و مرحوم علّامه طباطبايي راه يافت. در جدّيت و پشتكار معظّمله همين نكته كافي است كه به فرمودة خودشان، در زماني كه مشغول به دروس سطح بودند، دو مرتبه تمام وسائلالشيعه را مطالعه كردند تا براي شركت در درس خارج آماده شوند.
ايشان با نبوغ و پشتكاري كه از خود نشان دادند، در جواني به درجة رفيع اجتهاد رسيده و بهزودي توانستند از نزديكان و خصّيصين حضرت امام قرار گيرند.
مقبوليّت علمي ايشان نزد استاد خويش، بهاندازهاي بود كه حضرت امام به طلبة خوشفكر و جوان خود اجازه داد تا تقريرات و نوشتهجات درس بيعشان را جمعآوري كرده و به صورت يك اثر مستقل منتشر نمايد. ايشان در همين ايّام، كتاب مكاسب محرّمة حضرت امام، همچنين دوجلد رسائل اصولي ايشان را تنظيم و منتشر كردند.
با آنكه هنوز مدّت زيادي از استفاضة اين طلبه فاضل و جوان از محضر زعيم عالم تشيّع، حضرت آيتالله العظمي بروجردي نگذشته بود، اين مرجع كمنظير رحلت كرد و بار هدايت امّت را به دوش خلف صالح خويش چون حضرت امام خميني(ره) نهاد. حال كه امر خطير مرجعيّت متوجّه حضرت امام شده بود، ايشان شاگرد فاضل خود، يعني حاجآقا مجتبي تهراني را مأمور به جمعآوري فتاوا و تنظيم اوّلين نسخه از رسالة عمليه و مناسك حجّ خويش گردانيد كه در همان ايّام به چاپ رسيد و در دسترس مقّلدان قرارگرفت.
حضرت استاد براي انجام اين امر مهم، ضمن بهرهگيري از دستنوشتههاي متعدّد استاد خويش، با ايشان همبحث شد و رسالهاي دقيق و علمي آماده كرد كه بعدها جزو دقيقترين رسالههاي منسوب به امام خميني مطرح گرديد. همة اين امور در زماني اتّفاق افتاد كه هنوز كمتر از بيست و پنج سال از عمر شريف حضرت استاد ميگذشت.
ايشان علاوه بر يادگيري فقه و اصول در محضر استاد بيبديل خود، چندين سال نيز از مشرب اخلاقي و عرفاني آن عارف كامل و عالم ربّاني سيراب گرديد و با ديدگاههاي اجتماعي و سياسي امام امّت بهخوبي آشنا شد. اين استضائه از خورشيد حياتبخش امام و ديگر اولياي الهي ادامه داشت تا آنكه جرقّههاي بيداري اسلاميِ ملّت ايران زده شد و امام خميني از كشور تبعيد گرديد.
بعد از اين واقعة دردناك، حضرت آيتالله تهراني نيز سه سال بعد، به نجف رفت تا هم سير معنوي خود را در ساية فيوضات اميرالمۆمنين(ع) و ديگر ائمة هدي تكميل نمايد و هم از تربيت استاد خويش بيبهره نماند.
امّا اين معيّت زياد طول نكشيد و حضرت امام به ايشان امر كردند كه به ايران برگشته و در تهران حضور داشته باشند. لذا ايشان در سال ۱۳۴۹ به زادگاه خود بازگشت و به كارهاي مهم و برزمين مانده مشغول گرديد.
حضرت استاد از زمان بازگشت به تهران، تا پيروزي انقلاب شكوهمند امامت و ولايت در ايران، ضمن اقامة جماعت در مسجد جامع بازار، تدريس سطوح عالي خود را در مدارس علمية تهران آغاز كردند و تربيت و هدايت جوانان انقلابي را بهدست گرفتند. از جلسات بسيار محرمانه با برخي انقلابيون فعّال گرفته تا جلسات عمومي اخلاق كه در برخي مقاطع زماني بهدليل ممانعت حكومت جور، تعطيل ميشد، همچنين حضور در بازار تهران و هدايت و رهبري مردم كوچه و بازار، از اهمّ فعّاليتهاي معظّمله پيش از انقلاب بود.
حضور عادّي آيت الله تهراني در تهران و فعاليّتهاي مخفي ايشان در راهنمايي و رهبري مجاهدان انقلابي، آنقدر مفيد و مۆثّر بود هنوز هم بركات آن در ميان اهالي تهران، باقي و جاري است، كه بعد از مدّتها سرّ تأكيدهاي حضرت امام مبني بر مراجعت ايشان به تهران را روشن ساخت. عنايت ويژة حضرت امام به تهران موجب گرديد كه حضرت استاد، تا امروز در عاصمةجهان تشيّع بماند و نعمتي بيبديل براي اهل اين ديار باشد.
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و با آغاز ولايت و زعامت حضرت روح الله، همچنين با توجّه به سوابق درخشان و مراودات حضرت استاد با امام امّت، انتظار ميرفت كه ايشان يكي از مسۆولين نظام اسلامي شده و گوشهاي از بار اين انقلاب را به دوش بكشند.
امّا بنا به فرمودة خودشان، ايشان با دعا به درگاه خداي متعال و توسّل به حضرات معصومين، خود را از قبول مسۆوليتهاي آشكار كنار كشيدند و با حضور در صحنة نيروسازي براي انقلاب، همچنان بهصورت گمنام و مۆثّر به تربيت نيروهاي جوان و كارآمد براي انقلاب اسلامي پرداختند.
لذا جلسات درس خارج ايشان مملوّ از طلّاب سطوح عالي بود كه براي انجام وظيفه به تهران آمده بودند و از فضاي علمي قم فاصله داشتند. اين جلسات آنقدر مفيد و كمنظير بود كه بسياري از فضلا را به خود جذب كرد و حسرت دوري از فضاي علمي قم را به رضايت و شكرگزاري شركت در اين جلسات علمي تبديل نمود.
از طرفي ديگر، جلسات عمومي اخلاق و معارف اسلامي كه قبل از انقلاب نيز برپا بود و از سال ۱۳۵۶ بهطور منظّم و هفتگي دائر ميگرديد، مأمن بينظيري براي بسيجيان مخلص حضرت روحالله و سكّوي پرشي براي دلدادگان و حياتيافتگان انقلاب اسلامي بود كه تازه از زير يوق جهالت ستمشاهي رهايي يافته و به نور حكومت الهي منوّر گشته بودند و بيصبرانه و مشتاقانه بهدنبال معارف عميق اسلام بودند.
منبع: سايت نيمروز